سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنگدستى بزرگتر مرگ است . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط تنهای تنها در 89/6/31:: 10:47 صبح

امروز یه روز تازه هست؛ کلاس بودم که استادمان یک روایت بسیار زیبا از امیرالمؤمنین علیه‏السلام نقل نمود:

 

هر کسی قلبش یقین نداشته باشد، عملش او را اطاعت نمی‏کند

 

در توضیح این روایت باید بگویم که ما انسان‏ها در زندگی‏ خودمان همه چیز را مهم می‏پنداریم مگر خدای متعال رو...

مثلا شب گذشته به خاطر مشاغل مهم دیر خوابیدی

دو حالت رو برای اینکه بگویم قلب ما هنوز به خدا یقین ندارد بیان می‏کنم.

1- ساعت 2:30 نیمه‏ شب شده و یک مرتبه با صدای جیغ بچه‏ات از خواب می‏پری و چون این بچه از جانت عزیزتر است. اصلا به این فکر نمی‏کنی که دیشب ساعت 2 خوابیدم سریع بچه را برمی‏داری و  به بیمارستان می‏بری و تا صبح کنار تخت بچه می‏نشینی و اصلا خواب به چشمانت نمی‏رود...

2- ساعت 6 صبح شده و خورشید تا 15 دقیقه دیگه طلوع می‏کنه، خانمت می‏خواد تو رو از خواب بلند کنه تا صدات می‏زنه محمود‏آقا!!!! می‏گویی بابا ولم کن دیشب ساعت 2 خوابیدم صبح که پاشدم قضاش رو می‏خونم...

 

حالا خودت بین دو حالت قضاوت کن در حالت اول هنوز نیم‏ساعت نیست که خوابیدی ولی بچه رو می‏بری دکتر و تا صبح کنار تختش هستی ولی در حالت دوم حدود 3 ساعت خوابیدی ولی نمی‏خواهی بلند شوی و نمازت رو بخونی!!!!

 

سؤال من این است چرا خدا رو در زندگی تا محتاج و گرفتار نشویم مورد خطاب قرار نمی‏دهیم....

اگه بی‏پول شویم، اگه همسرمان مریضی سخت داشته باشد، اگه فرزندمان مریض شود، اگه مادرمون مریض بشه و... در این مواقع خدا هست ولی وقتی خوش هستیم شیطان رو مهمان زندگی دنیوی خود می‏کنیم....

 

 

خیلی دوستون دارم تا فرصت‏های بعدی

یـــــا عــــــــــــــــلی


کلمات کلیدی : خدا، فرزند، بچه، مادر، نیمه شب